9 شهریورماه امسال پیکر نیمه جان زن 30سالهای به نام نرگس به بیمارستان امام خمینی منتقل شد. او که بیهوش شده بود، لحظاتی بعد از انتقال به بیمارستان به کما رفت و درحالیکه پزشکان تلاش خودرابرای نجات جانش آغاز کرده بودند، یک هفته بعد اعلام شد که وی جان خود را از دست داده است. با مرگ این زن، شوهر او تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد: روز حادثه همسرم در خانه کار میکرد که ناگهان دچارسرگیجه شده و روی زمین افتاد. من هم به سرعت او را به بیمارستان انتقال دادم تا اینکه بعد از یک هفته معلوم شد که همسرم جان باخته است.
با توجه به مرموز بودن مرگ زن جوان، ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند و در این میان خانواده این زن با رد ادعاهای دامادشان گفتند: نرگس هیچ بیماریای نداشت و کاملا سالم بود اما از مدتی قبل با شوهرش دچار اختلاف شده بود و ما تصور میکنیم که او در مرگ دخترمان دست دارد.با شکایت خانواده قربانی علیه داماد خانواده، ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت رسیدگی به این پرونده را آغاز و همسر نرگس را بازداشت کردند.
این مرد اما در بازجوییها خود را بیگناه دانست و گفت که همسرش بهعلت نامعلومی فوت کرده است اما وقتی بررسیهای پزشکی قانونی وجود آثار کبودی را روی بدن زن جوان تایید کرد، فرضیه جنایت قوت یافت. این فرضیه زمانی رنگ واقعیت گرفت که یکی از آشنایان مقتول با حضور در اداره آگاهی اطلاعات مهمی را در اختیار ماموران قرار داد. او گفت: مدتها بود که میدانستم نرگس با شوهرش اختلاف دارد. شب حادثه نرگس ازمن خواست که بهعنوان واسطه و برای حل اختلافاتشان به خانه شان بروم. تا صبح صحبتهای آنها ادامه داشت و در این مدت چند بار این زن و شوهر با هم دچار درگیری و زد و خورد شدند تا اینکه فردای آن روز باز هم درگیر شدند و شوهر نرگس او را به زمین انداخت و با لگد به جانش افتاد. نرگس حالش بد شد و ما فورا او را به بیمارستان انتقال دادیم اما متأسفانه به کما رفت و چندروز بعد فوت کرد. بعد از این ماجرا، شوهر او از من خواست حقیقت را پنهان کنم اما من تصمیم گرفتم همه چیز را به پلیس بگویم.
با این اطلاعات بازجویی از مرد جنایتکار از سر گرفته شد و او با اعتراف به جنایت گفت: چند سال است که در دام اعتیاد گرفتار شدهام و مدتی بود که به خاطر توهم مواد، به همسرم بدبین شده بودم. چندبار این موضوع را به همسرم گفتم و همین مسئله باعث درگیری و کتککاری ما شد. وی افزود: شب حادثه قرار گذاشتیم با حضور خاله همسرم برای آخرین بار اختلافاتمان را حل کنیم که من از دست او عصبانی شدم و نمیدانم چه شد که به سمتش حمله کردم و این حادثه ناگوار اتفاق افتاد.بعد از اعترافات متهم، برای او قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.